رابرت رورشاخ: 20 دلیل برای رأی ندادن
اگر یکی رأی دهد ، یکی شرکت می کند. اگر کسی شرکت کند ، روند را تأیید و تأیید می کند ، و متعاقباً آنچه “نمایندگان” منتخب انجام می دهند و به نام شما می گویند.
دلیل 2. وعده های انتخاباتی معنایی ندارند زیرا سیاستمداران قادرند برای بدست آوردن لطف رای دهندگان دروغ بگویند و پس از دستیابی به آنها دقیقاً همان کاری را که می خواهند انجام دهند. پس از آن هیچ پاسخگویی یا مراجعه ای وجود ندارد ، به غیر از انتظار چهار سال دیگر یا رأی دادن به آنها و جایگزینی آنها با شخص دیگری که الگوی تعیین شده را دنبال کند و دقیقاً همان کار را انجام دهد.
**مقاله زیر توسط Robert Rorschach نوشته شده و در تاریخ 26 ژوئیه 2016 منتشر شده است. “20 دلیل برای رأی ندادن” در ابتدا در وب سایت notbeinggoverned.com منتشر شد., و برای حفظ تاریخی در اینجا در Bitcoin.com تجدید چاپ می شود. بسیاری از طرفداران ارزهای رمزپایه که با داوطلبانه شناخته می شوند معتقدند که رأی دادن غیراخلاقی است و پیوستن به ضد اقتصاد روش بهتری برای تغییر است. نظرات بیان شده در این مقاله از نظر نویسنده است. Bitcoin.com هیچگونه مسئولیتی در قبال هرگونه نظر ، محتوا ، صحت یا کیفیت موجود در سرمقاله تاریخی ندارد.
3. عمل رأی دادن به این ایده مشروعیت می بخشد که برای اکثریت / جمعی استفاده از بازوی اجباری دولت برای تحمیل اراده خود بر اقلیت / فرد با استفاده از زور یا تهدید به زور قابل قبول است و به همین دلیل غیراخلاقی بودن رای دادن است. به همین ترتیب ، تنها راه مشروعیت زدایی واقعی از سیستم رأی ندادن است. هنگامی که مردم از شرکت در دسته ها امتناع ورزند ، جامعه بین المللی دیگر نمی تواند نتایج انتخابات را قانونی تشخیص دهد. این مشروعیت درک شده چنان نگران کننده ای برای سیاستمداران است که در بعضی از کشورها اکنون رأی دادن به یک شرط قانونی تبدیل شده است (به عنوان مثال ، استرالیا).
4- یک غیر رأی دهنده با وجدان تمیز از روند انتخابات خارج می شود زیرا آنها می توانند به طور قانونی اعلام کنند آنچه “نمایندگان” منتخب پس از کسب قدرت پس از دستیابی به قدرت می گویند و انجام می دهند ، به نام آنها انجام نشده است ، نه با اجازه آنها و نه با تشویق آنها.
5. رأی ندادن به این معنا نیست که فرد از حق اظهار نظر ، شکایت یا اعتراض نسبت به اقدامات دولت صرف نظر می کند ، این کاملاً برعکس است. وقتی رأی داد ، یك توافق نامه قراردادی منعقد می شود (رأی دهنده رسماً با این كار ثبت می شود) ، این حق را به شخص دیگری می دهد كه به نام آنها صحبت كند و عمل كند و به همین ترتیب ، به هر كاری كه دولت پس از آن انجام می دهد ، رضایت می دهد. با این وجود یک رای دهنده غیرمجاز این کار را نکرده است ، بنابراین حق شکایت ، اعتراض و اعتراض به هر آنچه را که می خواهند حفظ می کند.
6. مشارکت در سیستم (یعنی رأی دادن) این ایده را تقویت می کند که مردم نمی توانند بدون کنترل خشونت آمیز با هم زندگی کنند.
7. مشارکت در سیستم (یعنی رأی دادن) به این معنی است که اکثریت می دانند چه چیزی برای همه بهتر است.
8- مشارکت در سیستم (به عنوان مثال رأی دادن) به این معنی است که اکثریت می دانند چه چیزی برای فرد بهتر است.
9. رأی دادن به طور مثر در حاكمیت اوباش شركت می كند و سپس اوباش نظرات خود را در مورد سایر افراد جامعه با تهدید به خشونت اعمال می كند.
10. با رأی دادن ، فردی به معنای واقعی کلمه از استفاده از زور علیه افراد صلح طلب حمایت می کند.
11. رأی دادن ایده “مردم” را تقویت می کند نه بوروکراتهای غیرقابل پاسخگویی که قوانین را تنظیم می کنند.
12. رأی دادن بی فایده است زیرا بدون شک کاندیدایی که با بودجه مالی بهتر برنده می شود.
13. از نظر آماری ، هر یک رأی فرقی نمی کند فقط یک دانه شن در ساحل. تصور اینکه شمارش آرا their آنها به معنای اشتباه ارزش نفس در رای دهنده باشد ، و مشارکت در یک سیستم یک احساس منفعل از موفقیت ایجاد می کند.
14- توانایی فرد در انتخاب آگاهانه صفر است در صورتی که تنها اطلاعاتی که آنها از رسانه های جریان اصلی مغرضانه ، کانال های خبری دولت (تبلیغات) ، سیاستمداران و مانیفست های حزب (زمین فروش) یا از مدرسه دولتی “اجباری” ارجاع می دهند ، صفر است. آموزش (تلقین).
15- رأی دادن به سیاستمداران منتخب سیگنال دروغینی می فرستد که رأی دهنده کلیه سیاست های آنها را تأیید می کند. بنابراین رای دهندگان آنها را تشویق می کنند.
16- اگر فردی درمورد انتخابات به نتیجه گیری قاطع نرسیده باشد ، آن فرد به جای اینکه مرتکب اشتباه شود ، با رای ندادن بیشتر برای کشور / جامعه خود کار خواهد کرد.
17- اگر نتیجه یک رأی مشخص نیست ، رأی دادن برابر با قمار است. اگر نتیجه یک رأی مشخص باشد ، رأی دادن بی فایده است.
18- هیچ فردی اختیار وضع قوانینی را ندارد كه همسایه خود یا هر شخص دیگری باید از آن اطاعت كند. پس چگونه از نظر اخلاقی قابل قبول است كه هر شخصی اختیاراتی را كه لازم ندارد به شخص دیگری مانند سیاستمدار واگذار كند?
19. آیا افرادی که بیشتر از نمایش های بازی ، ورزش ، تلویزیون واقعیت و افراد مشهور می دانند ، به جای مسائل با اهمیت واقعی (اقتصاد ، فلسفه سیاسی ، تاریخ ، منطق ، تفکر انتقادی و غیره) در موقعیت رأی دادن و تأثیرگذاری بر زندگی دیگران?
20. حمایت از دو شر کمتر ، همچنان حمایت از شر است.
20 دلیل برای رأی ندادن در این موارد خلاصه می شود:
اگر شما نیستید داوطلب, بنابراین طبق تعریف شما یک فرد غیر اختیاری هستید و به همین ترتیب شخصاً طرفدار شروع زور یا تهدید به زور علیه افرادی هستید که کسی را تهدید نکرده اند و صدمه ای ندیده اند. بنابراین ، برای هر شخص در جهان یکی از این گفته ها درست است:
1) “من از جامعه ای حمایت می كنم كه در آن مردم آزادانه می توانند داوطلبانه با یكدیگر تعامل داشته باشند.”
2) “من از استفاده از زور یا تهدید به زور علیه افراد بی گناه طرفداری می کنم ، تا آنها را مطابق با نظرات و ترجیحات من سازم.”
اگر جمله اول به شما مربوط می شود ، رأی ندهید.
اگر شما علاقه مند به یادگیری بسیاری از روش های داوطلبانه ، آنارشی رمزنگاری ، و راه های بی شماری برای انصراف و تخلیه دولت هستید – این مقاله ها را در زیر ببینید.
- بدون خیانت توسط لیساندر اسپونر
- خطرناک ترین خرافات توسط لارکن رز
- سخنرانی جان گالت توسط عین رند
- بیت کوین توسط Satoshi Nakamoto
- آغازگر Agorist توسط ساموئل ادوارد کنکین سوم
- نوشته های زیادی که در Zerogov.com میزبانی شده است
- رذایل جرم نیستند توسط لیساندر اسپونر
- کتاب اقتصاد در یک درس توسط هنری هازلیت
- Man Economy and State توسط موری راتبارد
- رفتار ترجیحی جهانی – اثبات منطقی اخلاق سکولار توسط استفان مولینوکس
- مبانی داوطلبانه
- همه چیز داوطلبانه
- The Jones Plantation توسط لارکن رز
- بازار آزاد: آنچه در آن است – تام رز آنچه در آن استنباط می شود
- مانیفست آنارشیست Crypto توسط تیم می
نظر شما در مورد 20 دلیل رای نیاوردن به طبقه سیاسی چیست؟ نظرات خود را در بخش نظرات زیر با ما در میان بگذارید.