وندی مک الروی: Crypto آنارشیسم را دیجیتال می کند و مفاهیم قدیمی را منفجر می کند

وندی مک الروی: Crypto آنارشیسم را دیجیتال می کند و مفاهیم قدیمی را منفجر می کند

انقلاب ساتوشی: انقلابی در انتظارات رو به افزایش

بخش 5: نجات جهان از طریق آنارشیسم

فصل 11 ، قسمت 1

Crypto از Anarchism Digital استفاده می کند و مفاهیم قدیمی را منفجر می کند

در اطراف ما تقریباً مزایای غیرقابل تصور بازارها ، همکاری ها و فناوری هاست ، اما اگر نخواهیم فعالیت های انسانی را از طریق شیارهای گاو دولتی هدایت کنیم ، به نوعی ساده لوح هستیم. فراوانی مادی و دیجیتالی که ما هر روز از آن لذت می بریم بدون هیچ دستگاه دولتی ارائه می شود ، در واقع علی رغم آن دستگاه. آیا این جهان خصوصی بخشی از واقعیت نیست؟ دولت مصنوع است و آماره گرایان آرمان گرایانی هستند که تصور می کنند افرادی که تحت لوای جادویی دولت رفتار می کنند می توانند میلیون ها زندگی را برنامه ریزی ، اجبار و هماهنگی کنند.

جف دیست

فناوری تعریف و کاربرد مفاهیم سیاسی را اصلاح می کند. درزهای قدیمی را برش می زند تا آزادی ها را به شکل تازه آزاد کند. مهندس نرم افزار اریک اشمیت از اینترنت به عنوان “بزرگترین آزمایش آنارشی که تاکنون داشته ایم” نام برد. آزادی بیان دیجیتالی شد. وقتی رمزنگاری بانکداری مرکزی را دور زد ، آنارشیسم از طریق بلاکچین جریان یافت و هر فردی می تواند بانکدار خود باشد. چاپگرهای سه بعدی به افراد اجازه می دادند نیازهای خود را بدون مالیات ، تعرفه و سایر محدودیت ها تولید كنند. آنها حتی “مواد” کنترل شده مانند اسلحه تولید می کردند.

ارز رمزنگاری شده هم افزایی بین فناوری و آزادی را نشان می دهد. هدف بیت کوین که به عنوان بیانی از آنارشیسم ناب طراحی شده بود ، دور زدن مشکل “شخص ثالث قابل اعتماد” بانک های مرکزی بود. کلمه “قابل اعتماد” از روی طنز استفاده شد. ساتوشی ناکاموتو و بیشتر بنیانگذاران رمزنگاری ، آنارشیست هایی بودند که به خوبی می دانستند شخص ثالثی که “خدمات” خود را توسط قانون اعمال می کند ، در اصل غیرقابل اعتماد و در عمل فاسد است. چرا دیگر اسلحه به سمت “مشتریان” و رقبای بالقوه نشانه می رود؟ بانک های مرکزی این کار را انجام دادند تا شخص ثالث قدرتمند و قدرتمند دیگری را قادر به انحصار جریان پول کند: دولت.

بیش از هر چیز ، بانک های مرکزی می خواهند گزینه ها را حذف کنند تا افراد نتوانند از مالیات مستقیم و یا از مالیات های غیرمستقیم ، مانند تورم ، که خون حیات دولت است ، اجتناب کنند. انتخاب دشمن کشنده دولت است. به همین دلیل در تلاش است تا مانع از این شود که رمزنگاری از مکانیسم های شخص ثالث مورد اعتماد که قرن ها جامعه را به خوبی کنترل کرده اند ، جلوگیری کند. اما نمی تواند دولت می تواند پیشرفت را عقب بیندازد و اهداف قابل مجازات را مجازات کند. این می تواند برای کنترل رمزنگاری و تصویب قوانینی بی اثر نادیده گرفته شود. اما بلاکچین ، مانند ماشین چاپ ، قابل مهار نیست.

توانایی Crypto در منسوخ شدن بانکداری مرکزی صرفاً یک نگاه اجمالی به آزادی است که با غیرفعال کردن اشخاص ثالث قابل اعتماد که مانند فسیل ها در جامعه جاسازی شده اند ، امکان پذیر است. اشخاص ثالث مورد اعتماد که افراد با آنها مجبور به معامله شده اند ، تنها قدرتمندترین مکانیسم کنترل اجتماعی و اقتصادی دولت هستند. اغراق نیست: جهانی بدون اشخاص ثالث ناخواسته ، آنارشیسم در عمل خواهد بود.

آمارگران شروع به درک این حقیقت سخت می کنند. این آینده ای در پیش رو است که رمزارزها در برابر آن تمسخر می کنند و آن را مسخره می کنند و آن را یک رویای آرمان شهری یا یک توهم احمقانه می خوانند. در واقع ، آنها رویاپردازان رویایی هستند که واقعیت سیاسی دنیای دیجیتال و رمزنگاری را که اکنون و اینجاست انکار می کنند.

و چه شگفتی جدیدی فردا اینجا خواهد بود؟ موری راتبارد – بنیانگذار آنارکو-سرمایه داری و مربی من – یک بار توصیه کرد: “این یک دنیای سریع است ، عزیزم.” آنارشیست های رمزنگاری کسانی هستند که برای بالا رفتن از کشتی عجله می کنند و سرعت آزادی را افزایش می دهند. با این وجود ، آنها باید مکث کنند تا متوجه یک چیز شوند: یک فرمول تا حدودی جدید و کمی متفاوت از آنارشیسم در حال حرکت است.

اصل همان باقی مانده است

اصل اصلی آنارشیسم ثابت است؛ رضایت است این ممکن است برای برخی بدیهی به نظر نرسد زیرا مکاتب مختلف آنارشیسم “رضایت” را به طرز چشمگیری متفاوتی تعریف می کنند. بعضی از راه ها چیزی شبیه اجبار یا غلط املایی “دولت” نیست. در نظر گرفتن دو مدرسه بینش در مورد نوع رضایت را که برای رمزنگاری-آنارشیسم طبیعی است فراهم می کند.

آنارشیسم فردگرا – که گاهی آنارشی-سرمایه داری یا آنارشیسم لیبرتاریان نامیده می شود – برای رضایت از رویکردی عام برخوردار است. هر انسانی ، صرفاً با داشتن انسان ، صلاحیت صلاحیت بدن و املاک خود را دارد ، که هیچ کس نمی تواند به درستی به آنها تعرض کند. گفتن “بله” به هر شکل واضحی رضایت است. اقدامات مناسب برای یک مالک شخصی “هر چیزی که صلح آمیز باشد”. تعاملات مناسب برای یک جامعه عادلانه “هر چیزی است که رضایت متقابل داشته باشد.” این اقدامات ممکن است با هر معیاری اخلاقی باشند یا نباشند ، اما اخلاق بحث دیگری است. آزادی فرد در انتخاب حرف اول را می زند. اخلاق فقط در صورت انتخاب بوجود می آید.

در مقابل ، آنارشیسم سوسیالیستی به انتخاب از دریچه نظریه های اقتصادی و طبقاتی خاص نگاه می کند که به نظر عادلانه است. یک مثال: مطابق “تئوری ارزش کار” ، ارزش یک کالا (اساساً) کار تولید شده است. بنابراین ، کارگری که کسری از ارزش بازار آنچه را که تولید می کند بدست آورد ، از “ارزش اضافی” کالا ربوده می شود. سارقان سرمایه داری هستند که ابزار تولید را کنترل می کند و دولتی است که از “امتیاز” مالکیت سرمایه داری دفاع می کند. فرقی نمی کند که کارگر فعالانه با فروش نیروی کار خود موافقت کند. ارزش اضافی هنوز اموال مسروقه است و هنوز یک عمل خشونت آمیز اتفاق می افتد. در اینجا ، تعاملات متناسب با جامعه تعاملاتی است که یک سیستم عادلانه برای کارگران ایجاد می کند. برخلاف فردگرایی ، که در آن فرآیند انتخاب در درجه اول قرار دارد ، سوسیالیسم انتخاب صحیح را در اولویت قرار می دهد. با این کار ، آنارشیسم سوسیالیستی یک شخص ثالث مورد اعتماد جدید ایجاد می کند ، زیرا برخی از آژانس ها باید نظارت بر مبادلات داشته باشند و نتایج “عادلانه” را اعمال کنند. این مخالف دور زدن اشخاص ثالث مورد اعتماد است.

فناوری و آنارشیسم فردگرا شرکای طبیعی هستند زیرا پویایی آنها تصاویر آینه ای است. هر دو کنترل را به فردی می دهند که طبق قضاوت خودش در انتخاب آزاد است. هر دو با کنار گذاشتن اشخاص ثالث ناخواسته و اجازه دادن به تبادل نظیر به نظیر در ارتباطات ، امور مالی و تولید به انتخاب دست می یابند. آنچه گفته می شود ، چگونه ثروت صرف می شود و آنچه ایجاد می شود – محتوای انتخابی – به عهده خود فرد است. فناوری هیچ فیلتر اخلاقی یا اقتصادی ، هیچ دستور کار ندارد. مانند رمزنگاری-آنارشیسم ، کاملاً فرآیند گرا است.

فرم Principle’s Evolving

این سوالی است که هر آنارشیست محکوم به شنیدن آن است. هدف پرسشگر این است که این فرض را که آنارشیسم چیزی بیش از یک توهم پای در آسمان است ، ترکاند. “کجا و چه زمانی جامعه آنارشیست ناب وجود داشته است؟” پاسخ به س toال به اندازه کافی آسان است. هیچ بیان خالصی از هیچ سیستم سیاسی در طول زمان و قلمرو وجود نداشته است زیرا این امر به توافق 100٪ پایدار نیاز دارد.

اما یک رویکرد جالب تر وجود دارد: یعنی انکار فرض سوال کننده به دلیل اینکه آماری و جمع گرایانه است. ایالت به عنوان یک آژانس حاکم شناخته می شود که ادعا می کند دارای صلاحیت انحصاری در یک منطقه خاص است که در آن انحصار زور را اعمال می کند. یک کشور موفق دولتی است که بتواند صلاحیت و انحصار خود را اعمال کند. منتقدان آنارشیسم استاندارد آماری موفقیت آنارشیسم را اتخاذ می کنند زیرا استانداردی است که آنها برای هر سیستم سیاسی دیگری به کار می برند: سیستم کاملاً بیان شده توسط جمعیت یک منطقه خاص.

اما آنارشیسم نقطه مقابل چنین سیستم های سیاسی است. یک آنارشیست فقط در مورد دارایی هایی که به دست آورده ، خریداری یا به ارث برده است ادعای صلاحیت می کند. انحصار زور او شامل دفاع از شخص و دارایی خودش است – حقی که بقیه به اندازه مساوی از آن برخوردارند. از آنجا که آزادی او یک روند است و یک نقطه پایان نیست ، هیچ لحظه موفقیت مشخصی مانند دستیابی به اجماع 99٪ وجود ندارد. این موفقیت در روند آزاد بودن وجود دارد. این در درون یک فرد به عنوان یک پویای مداوم زندگی می کند.

رمزنگاری برای کسانی که یک سیستم سیاسی را از نظر صلاحیت و قلمرو قضاوت می کنند ، درسی دارد – و این یک گرایش جدید در نظریه قدیمی است. آنارشیسم واقعی در زندگی یک منطقه جغرافیایی نیست. این حذف حوزه های قضایی ، مرزها و مناطق جغرافیایی است. آنارشیسم تمرکز قدرت نیست بلکه تمرکز زدایی افراطی تا سطح فردی است. این انحصار زور بر دیگران نیست بلکه رد نیرو در اولویت همکاری است. رمزنگاری-آنارشیسم تنها زمانی معنا پیدا می کند که به عنوان یک شبکه به جای یک قلمرو یا جامعه ساکن مشاهده شود. البته آنارشیسم جدید می تواند از نظر جغرافیایی آشکار شود. می تواند کمون ها ، شهرهای شناور یا افرادی باشد که برای قهوه ملاقات می کنند. با این حال ، در عصر دیجیتال ، آنارشیسم نیازی به جامعه فیزیکی ندارد. “جامعه” آن مجموع افرادی است که گرد هم می آیند تا هر آنچه شبکه ارائه می دهد: تجارت ، مشارکت و اطلاع رسانی را به اشتراک بگذارند.

رمزنگاری آنارشیسم سیاست شبکه است – نه از نظر زمین ، قدرت نظامی یا اراده جمعی. خود آنارشیسم از مفاهیم و واقعیت های سیاسی که آن را در اصطلاحات سنتی و جغرافیایی تعریف می کردند ، آزاد شده است.

س realال واقعی در مورد زنده ماندن آنارشیسم این است که “کجا و چه زمانی بیان خالصی از شبکه آنارشیستی وجود داشته است؟” پاسخ ارز رمزپایه است که فراتر از انتظارات موفق بوده است. نه به این دلیل که در پشت دیوارها و درون مرزها وجود دارد بلکه به این دلیل که دیوارها و مرزها را می شکند. به طور خلاصه ، رمزنگاری آنارشیسم را به شبکه تبدیل کرده است و آن شبکه جامعه ماست. آنارشیسم دیجیتالی شده است.

[ادامه در هفته آینده.]

تجدید چاپ این مقاله باید اعتبار bitcoin.com را شامل شود و شامل پیوندی به لینک های اصلی به تمام فصل های قبلی باشد

با تشکر صادقانه از Peri Dwyer-Worrell غیر قابل تعویض برای تصحیح و ویرایش.

وندی مک الروی موافقت کرده است که کتاب جدید خود انقلاب Satoshi را به طور انحصاری با Bitcoin.com “منتشر” کند. هر شنبه قسمتی دیگر از مجموعه پست هایی پیدا می کنید که قرار است پس از حدود 18 ماه به نتیجه برسد. در کل آنها کتاب جدید او “انقلاب Satoshi” را می سازند. ابتدا آن را اینجا بخوانید.