وندی مک الروی: آیا شما بخشی از انقلاب هستید یا بخشی از جنگ؟

آیا شما بخشی از انقلاب هستید یا بخشی از جنگ؟

انقلاب ساتوشی: انقلابی در انتظارات رو به افزایش

بخش 3: تمرکززدایی

فصل 7 ، قسمت 3. آیا شما بخشی از انقلاب هستید یا بخشی از جنگ?

توسط وندی مک الروی

منظور ما از انقلاب [آمریكا] چیست؟ جنگ؟ این هیچ بخشی از انقلاب نبود. این فقط یک اثر و پیامد آن بود. انقلاب در ذهن مردم بود و این از سال 1760 تا 1775 در طی پانزده سال پیش از آنکه قطره ای خون در لکسینگتون کشیده شود ، تحقق یافت..

جان آدامز به توماس جفرسون

انقلاب و جنگ نقطه مقابل یکدیگر هستند. انقلاب تمرکز زدایی از قدرت از یک قدرت متمرکز به سطح افرادی است که خواستار کنترل زندگی خود هستند. جنگ تمرکز قدرت به تلاش اجباری و هماهنگ نخبگانی است که افراد را چنان تحقیر می کنند که آنها را علوفه توپ بخوانند.

جنگ با ارز رمزنگاری شده اعلام شده است. این از طرف دولت و از طرف کسانی انجام می شود که معتقدند رمزنگاری باید “قابل احترام” باشد ، که همیشه به مقررات ترجمه می شود ، که همیشه به افرادی تبدیل می شود که برای تصمیم گیری درباره زندگی خود به زندان می روند. مقامات و کسانی که به اقتدار اعتقاد دارند می خواهند ثروت افراد دیگر را کنترل کنند.

رأی پارلمان اتحادیه اروپا برای تنظیم دقیق ارزهای رمزپایه.”

صرافی های رمزنگاری استرالیا از امروز شروع به کار می کنند.”

بانک مرکزی آفریقای جنوبی می خواهد ارز رمزنگاری شده را تنظیم کند.”

جنگ در جریان است. اما انقلاب همچنان ادامه دارد. ارز رمزنگاری شده ، مانند چاپخانه ، یک تغییر دهنده بازی اجتماعی و سیاسی بوده است. دریچه عظیمی از آزادی برای یک فرد عادی که اکنون می تواند از سیستم بانکداری مرکزی و دولت برای ثروت و کنترل اجتماعی جلوگیری کند ، باز شده است.

سردرگمی زیادی پیرامون مسئله انقلاب وجود دارد زیرا این انقلاب بسیار بد ترسیم شده است. خیابان های محصور شده ، مردم درگیر ، ماشین های در حال آتش سوزی ، درگیری با ارتش … این انقلابی نیست. خشونت ممکن است تأثیرات و پیامدهای انقلاب باشد ، اما هنگامی که آنها از ایده جدیدی استقبال می کنند ، تغییرات از قلب و ذهن آنها ناشی می شود. انقلاب خشم و ناامیدی نیست. این امید و تحقق است. تمرکززدایی را نمی توان مانند یک هدیه زیبا از افراد دارای قدرت سیاسی به کسانی که زندگی روزمره را تولید می کنند و انجام می دهند ، داد. قدرت تمرکززدایی از طرف افرادی افزایش می یابد که می فهمند حقوق اساسی انسان هرگز چیزی نیست که شما بخاطر آن بگویید “متشکرم!” آنها حق تولد دارند.

جان آدامز توضیح داد که کجا می توان انقلاب آمریکا را یافت. “در طول آن دوره باید از سوابق سیزده قانونگذار [استعمار] ، جزوه ها ، روزنامه ها در تمام مستعمرات مشورت شود …” بریتانیا. جنگ به خودی خود انقلاب نبود. در واقع ، جنگ انقلابی فکری را قطع کرد که به آرامی وفاداری مردم متوسط ​​را به دست آورد ، و ممکن است یک سرنگونی اجتماعی بدون خشونت ایجاد کند. اگر آمریکا در خون متولد نمی شد اکنون چگونه بود؟ خوشبختانه ، این در روزنامه بیش از خشونت متولد شد.

انفجار آرام ناشی از ساتوشی در سال 2008 “انقلابی” بود. کسانی که آن را چنین می نامند ، غالباً هذلولی خوانده می شوند ، زیرا فوران ارز رمزنگاری شده مطابق با تصاویر خیابان های باریکارد و مردم نیست که فریاد می کشند “خوک یک دولت!” تغییرات اجتماعی در رمزنگاری عمدتا خاموش است. “خوک یک دولت!” اظهارات در ساعات پایانی صبح به سمت صفحه رایانه پرتاب می شوند. پیشگامان ارز رمزنگاری از انقلابیون سنتی بمب گذاری شده ، مانند چه گوارا ، که پرتره های آنها بر دیوارهای ملت های پس از انقلاب نقش بسته است ، بسیار دور هستند. خود ساتوشی ناشناس باقی مانده است. این یک انقلاب بی ادعا و بی ادعاست.

علاوه بر این ، موضوع مورد بحث مالی است – همچنین به عنوان “سود کثیف” شناخته می شود – و از چه زمانی است که به اندازه کافی ایده آلیست که مستحق یک انقلاب باشد؟ آیا نباید بر روی بنر نوشته شده باشد “آزادی ، عدالت”?

دارد استقلال مالی است آزادی و عدالت توانایی افراد در تهیه و نگهداری ثروتی که به دست می آورند نحوه تغذیه فرزندان است. این است که چگونه آنها از گرسنگی به رفاه می رسند. ثروت به مردم اجازه می دهد تا زمینی را که در آن قدم می زنند مالک شوند. سود ناپاک ، مجمع غریبه ها را به جامعه مدنی تبدیل می کند که تجارت می کند تا جنگ. پول خود موتور تمدن است زیرا هیچ چیز مهمتر از این نیست که افراد بتوانند خود را تغذیه کنند. آزادی بیان ، هنر ، ادبیات و سایر دستاوردهای شگفت انگیز انسانی در پی آن است.

انقلاب ارزهای رمزنگاری شده ، حضانت و مدیریت ثروت را مانند بانک های مرکزی از مقامات مرکزی می گیرد و آن را به افراد بازمی گرداند. این خود بازگشت آزادی است. این انقلاب از آنجا که بسیار مسالمت آمیز بوده بسیار چشمگیرتر است. افسوس که جنگ در حال شروع است.

انقلاب تمرکز زدایی است

ساتوشی در كتاب سفید خود ، كه در راه اندازی انقلاب رمزنگاری محوری بود ، از عدم تمركز نام برد. عجیب است تمرکززدایی از طریق توزیع اطلاعات از طریق گره ها کلید آزادی ارائه شده توسط ارز رمزپایه است. گاندی گفت ، “ابزار اهداف نهایی هستند.” تمرکززدایی آزادی در حال انجام است. تمرکززدایی انقلاب است.

هر انقلاب موفق باید پاسخ دهد ، “نقطه پایان چیست؟” اگر پاسخ خوبی وجود نداشته باشد ، یک سیستم بد جایگزین سیستم بد دیگری می شود. انقلاب فرانسه که سلطنت فاسدی را ساقط کرد با “کمیته ایمنی عمومی” جایگزین شد که “سلطه ترور” نام گرفت. انقلاب ساتوشی در امور مالی شخصی غیرمتمرکز باید پاسخ دهد ، “نقطه پایان چیست؟”

وقتی افراد سعی می کنند یک پاسخ دهند ، این س aال به یک مسئله تبدیل می شود. یعنی وقتی آنها می خواهند جواب را در یک عبارت واحد متمرکز کنند. نکته اصلی: هیچ پاسخی وجود ندارد و نباید پاسخی واحد وجود داشته باشد. هر انسانی باید خودش تصمیم بگیرد. لودویگ فون میزس در مقاله بزرگ خود با عنوان “کنش انسانی” ، اصل فردگرایی روش شناختی را توصیف کرد که تمام گروه های فرض شده در آن حل می شوند: یک مجموعه همیشه از طریق واسطه یک یا چند نفر فعالیت می کند که مربوط به این مجموعه به عنوان منبع ثانویه است … اعدام ، نه دولت ، یک مجرم را اعدام می کند. این معنای افراد مربوطه است که در عمل جلاد یک عمل دولت را تشخیص می دهد … اگر معنای اعمال مختلفی را که توسط افراد انجام می شود موشکافی کنیم ، باید لزوماً همه چیز را در مورد اقدامات کل جمع بیاموزیم. زیرا یک مجموعه اجتماعی خارج از عملکردهای تک تک اعضای موجودیت و واقعیت ندارد. “

در نهایت ، انقلاب ها یک جمع نیستند. آنها می توانند و باید به اساسی ترین واحد خود تقلیل پیدا کنند: فرد. هر فردی که از اطاعت امتناع می ورزد باید پاسخ خود را در مورد “چرا؟” و “برای چه؟” بدون از بین بردن خود انقلاب ، نمی توان پاسخ ها را جمع کرد. از جمله ارز رمزنگاری شده.

جنگ در راه است

ارز رمزنگاری شده روند سیاسی را متمرکز می کند که قدرت مالی را بر زندگی افراد متوسط ​​به دست نخبگان متمرکز می کند. تمرکز قدرت به معنای واقعی کلمه یک فرد متوسط ​​را می کشد ، به عنوان مثال ، از طریق جنگ.

اقتصاددان مشهور اتریشی ، موری روتبارد ، مبارزه برای آزادی را قدرت در مقابل آزادی توصیف کرد. می توان آن را به عنوان مبارزه ای بین تمرکز در مقابل عدم تمرکز بیان کرد. این پادشاه در مقابل عوام است.

از نظر برخی ارزهای رمزپایه چیزی بیش از یک طرح سودآوری نیست. پس برای آنها باشد. اما هرکسی که جنبه سیاسی ارز رمزنگاری شده را بسیار ارزشمند می داند باید از خود بپرسد: آیا شما بخشی از انقلاب هستید یا بخشی از جنگ?

[ادامه در هفته آینده.]

تجدید چاپ این مقاله باید اعتبار bitcoin.com را شامل شود و شامل پیوندی به لینک های اصلی به تمام فصل های قبلی باشد

وندی مک الروی موافقت کرده است که کتاب جدید خود انقلاب Satoshi را به طور انحصاری با Bitcoin.com “منتشر” کند. هر شنبه قسمتی دیگر از مجموعه پست هایی پیدا می کنید که قرار است پس از حدود 18 ماه به نتیجه برسد. در کل آنها کتاب جدید او “انقلاب Satoshi” را می سازند. ابتدا آن را اینجا بخوانید.