وندی مک الروی: رمز موفقیت انقلاب رمزنگاری نادیده گرفته می شود

انقلاب ساتوشی: انقلابی در انتظارات رو به افزایش

بخش 4: جامعه در برابر دولت

فصل 10 ، قسمت 1

رمز موفقیت Crypto Revolution نادیده گرفته می شود

توسط وندی مک الروی

چرخش و چرخش در حال گسترش است

شاهین نمی تواند شاهین را بشنود.

همه چیز از هم می پاشد مرکز نمی تواند نگه دارد

صرف هرج و مرج بر جهان شل شده است,

جزر و مد کم نور و خون در همه جا شل شده است

مراسم برائت غرق می شود؛

بهترین ها فاقد همه اعتقادات هستند ، در حالی که بدترین ها

پر از شدت پرشور هستند.

–W.B.Yets ، “دومین آمدن“

یک انقلاب سیاسی یا فرهنگی یک تغییر اساسی و غالباً ناگهانی در عملکرد جامعه است. اشکال مختلفی از انقلاب وجود دارد ، از جمله خشونت ، خشونت ، خشونت ، فناوری ، ایدئولوژیک یا مسئله محور. ارز رمزنگاری شده یک انقلاب ایدئولوژیک و یک فن آوری است. همچنین قابل اعتماد نیست ، به همین دلیل است که به موفقیت خود ادامه خواهد داد.

به نظر می رسد کسانی که رمزنگاری را چیزی بیشتر از سرمایه گذاری یا جایگزین فیات نمی دانند ، از تمسخر و انکار این رمزنگاری ایدئولوژیک یا انقلابی خوشحال می شوند. آنها کسانی را که از قدرت سیاسی پول خصوصی ، قراردادها و ارتباطات پیروی می کنند تحقیر یا رد می کنند. از نظر علاقه مندان به رمزنگاری ، این ویژگی های رمزنگاری راهبردهای آزادی نیست. آنها آزادی هستند و فقط مختص افراد نیستند. جریان مالی ، تجاری و اطلاعات بدون مرز جهان را باز می کند.

علاقه مندان از بسیاری از ویژگی های انقلاب رمزنگاری از جمله عدم خشونت و کارآیی آن تمجید می کنند. اما رمز موفقیت آن نادیده گرفته می شود. Crypto از نقص مهلک اکثر انقلاب ها اجتناب می کند: برای موفقیت در دستیابی به اهداف و پیگیری آنها ، به شخص ثالث قابل اعتماد معروف به “رهبران” اعتماد می کند. همانطور که فردی که ثروت خود را به یک بانک مرکزی می دهد ، کنترل اقتصادی را نیز تسلیم می کند ، همچنین شخصی که قدرت سیاسی خود را به نمایندگان تسلیم می کند ، کنترل تسلیم در آن منطقه را انجام می دهد. رهبران یک انقلاب با افتخار بیشتر از بانک های مرکزی با قدرت اقتصادی عمل نمی کنند. به طور خلاصه ، رهبران انقلابی مشکل شخص ثالث مورد اعتماد را به تصویر می کشند – یک نقطه خفه کننده فساد – که بیت کوین برای دور زدن ، حفظ قدرت با افراد ایجاد شده است.

در کتاب خود The Standard Bitcoin ، اقتصاددان سایفیدان آموس مشاهده شده, “بیت کوین را می توان به عنوان بهترین نرم افزار توزیع شده که امکان انتقال ارزش با استفاده از ارز محافظت شده در برابر تورم غیر منتظره و بدون اعتماد به اشخاص ثالث مورد اعتماد را دارد ، بهتر درک کرد. بنابراین می توان انقلاب رمزنگاری را به عنوان نرم افزار توزیع شده ای توصیف کرد که امکان انتقال خصوصی ثروت ، اطلاعات و قدرت را فراهم می کند که با حذف نقش شخص ثالث مورد اعتماد در برابر دولت محافظت می شود. ” فرآیند نامشخص ، غیرمتمرکز و نظیر به نظیر دگرگون کننده است. وقتی حفظ قدرت فردی به اندازه كافی گسترده شود ، آنگاه به انقلابی بدون رهبر تبدیل می شود – انقلابی بی اعتماد – و نیازی به وابستگی به فرماندهانی نیست كه هرگز از خودگذشتگی قدرت را بدست نمی آورند. در عوض ، کاربران به دنبال منافع شخصی خود هستند.

گسترش درک انقلاب

این انقلاب کلیشه ای افراد را به صورت دسته جمعی در می آورد تا کنترل قدرت سیاسی و اقتصادی خود را از دست حاکمان نخبه و ستمگر بدست آورند. اینگونه انقلابات “مردمی” هستند به این معنا که با مقاومت گسترده مردم در برابر وضع موجود آغاز می شوند. همین تعداد شروع می شود. سپس ، اکثر آنها به طرز وحشتناکی اشتباه می روند. برخی ظلمهای بسیار بزرگتری را نسبت به آنچه که جاروب شده بود ، آغاز کرده اند.

انقلاب فرانسه یک نمونه است. مالیات های خردکننده روح و یک ساختار طبقاتی سختگیرانه این قیام را تغذیه می کرد. انقلاب بلشویک نیز یک نمونه است. تلفات فاجعه بار و گرسنگی ناشی از جنگ جهانی اول ، بیش از تعهد به مارکسیسم ، همان چیزی بود که روس ها را به شورش واداشت. اشخاص ثالث مورد اعتماد به نام حاكمان جامعه را بیش از حد تحت فشار قرار داده بودند و آنها دیگر اعتماد خود را از دست دادند.

این خیزش ها دارای فیوزهای طولانی اما انفجارهای ناگهانی بود. با شعار “Liberté، Égalité، Fraternité” (آزادی ، برابری ، اخوان) ، مقامات جدید فرانسوی دستگیری و اعدام های گسترده ای را انجام دادند که غالباً افراد متوسطی را که قوانین اقتصادی را نقض می کردند ، مانند قاچاق ، هدف قرار می داد. انقلاب قدرت را برای مستبدین تشنه خون مانند روبسپیر و سنت جاست به ارمغان آورد. با شعار “صلح ، زمین ، نان!” ، مقامات روسی به جای بهشتی که کارگران وعده داده بودند ، یک رژیم توتالیتر از قدرت نخبگان را ایجاد کردند. انقلاب باعث “دیکتاتورهای دموکراتیک” مانند لنین و سرانجام استالین شد. این مسیر مشترک بسیاری از انقلاب ها است.

چرا؟ انقلابیون به عنوان اشخاص ثالث مورد اعتماد ، به یک طبقه برتر نوین تبدیل می شوند که همان ساختار اصلی قدرت قبلی را اتخاذ می کنند: یک دولت مطلق که از طریق ادعاهای مشروعیت انقلابی ، ارعاب و زور خام حکومت می کند. چهره ها و ایدئولوژی ها تغییر می کند اما متمرکز شدن قدرت ، وحشیگری نسبت به مخالفان و بی تفاوتی شدید نسبت به مردم تغییر نمی کند. رژیم جدید را سوسیالیستی ، اسلامی ، مارکسیستی ، دموکراتیک یا پر از فضای خالی بنامید – آنها یک چیز مشترک دارند: حاکمان ایدئولوژی و سیاست را به نفع خود تحمیل می کنند. که قابل اعتماد است.

چرا ایدئولوژی ضد دولتی و انقلاب رمزنگاری نتایج متفاوتی خواهد داشت?

عدم تمرکز و ساختار نظیر به نظیر این اطمینان را می دهد که قدرت به رهبران قابل اعتماد تعلق نمی گیرد. این برای افرادی باقی می ماند که منافع شخصی را دنبال می کنند ، خواه منافع شخصی از نظر سیاسی ، مالی یا غیر از این تعریف شود. انقلاب رمزنگاری ، وزن تجمعی کاربرانی است که انحصار کشور را نه از طریق خشونت بلکه با استفاده ساده از سیستم از بین می برند. این هم انحصار را در هم می شکند و هم بی ربط می کند. و دیگر نمی تواند بوجود آید. این کشور دیگر شخص ثالث قابل اعتمادی نیست که توسط اشخاصی مانند روبسپیر ، لنین ، پینوشه ، مائو یا کاسترو رهبری می شود. تلاش برای بازسازی کشور با کشتن مخالفان محکوم به فنا است زیرا هیچ رهبر برای ترور ، زندانی یا فساد وجود ندارد.

آزادی و انقلاب فردی هنوز راههای دیگری است که رمزنگاری مشکل شخص ثالث مورد اعتماد را از بین می برد.

عکس العمل ضد آرمان گرایی و انقلاب

کسانی که در مورد وضع موجود مالی تحت کنترل دولت بحث می کنند را می توان ضد انقلاب نامید. آنها انگیزه ها مهم هستند. برخی از تازه واردان به رمزنگاری ممکن است از تاریخ بیت کوین بی اطلاع باشند و بنابراین ادعا می کنند که آن در آنارشیسم به دنیا آمده است. آموزش ممکن است یک استراتژی مناسب برای آنها باشد. دیگران ممکن است ویرانی را که انحصار دولت برای رفاه خودشان ایجاد می کند ، دست کم بگیرند. باز هم ممکن است آموزش و استدلالهای مستدل بهترین نتیجه را داشته باشد. و پس از آن ، کسانی هستند که به اقتدار دولتی ایمان دارند یا در غیر اینصورت به آنها واگذار می شوند. آنها کسانی را که این کار را انجام می دهند به عنوان یک جنایتکار یا حداقل از نظر جنایی ساده لوح می دانند که برای جامعه خطرناک باشد. ما باید با معتقدین واقعی در این کشور مخالفت کنیم زیرا آنها فعالانه از اعمال قانون بر رفتارهای مسالمت آمیز حمایت می کنند. آنها می خواهند به سمت کاربران رمزنگاری که با ایدئولوژی آنها مطابقت ندارند اسلحه نشان دهند. آنها می خواهند رمزنگاری را به سیاست اشخاص ثالث مورد اعتماد برگردانند.

برای معتقدان واقعی در این کشور مهم نیست که رمزنگاری مورد استفاده آنها هرگز بدون بینندگان وجود نداشته باشد. برای آنها مهم نیست که آرمان گرایی از طریق ویژگی هایی مانند شفافیت و عدم تمرکز در زنجیره بلوک نهفته است. برای آنها مهم نیست که اکثریت قریب به اتفاق کاربران افرادی صلح جو هستند و زندگی خود را می گذرانند. این است که عادت کیش مانند اعتماد به اشخاص ثالث چقدر قوی شده است. کسانی که مایل به اسلحه کشیدن بر روی همسایگان صلح جو هستند ، تحمل انتخابهای متفاوت از انتخاب خود را ندارند.

بهتر است نادیده گرفتن پرشور ایده آل گرایی به عنوان سنجشی شناخته شود که انقلاب رمزنگاری به کدام مرحله رسیده است. گاندی معروف گفت: “اول آنها شما را نادیده می گیرند ، سپس به شما می خندند ، سپس با شما می جنگند ، سپس شما برنده می شوید.” واکنش فعلی به انقلاب رمزنگاری جایی بین خنده و پوچی است.

این تمسخر ادامه خواهد یافت زیرا ضد انقلابیون در یک نقطه درست هستند. آرمان گرایان مانع جریان اصلی رمزنگاری می شوند – یعنی اگر “جریان اصلی” به عنوان تحریم دولت و تصویب توسط بانک های مرکزی تعریف شود. به معنای واقعی ، تحقیر یک لنگ قبل از طوفان است.

یک آزادی دیجیتال غیرقابل فشار ، اما چگونه می توان طوفان را جبران کرد?

رمزنگاری باید به ریشه های خود برگردد و درک تازه ای از نقاط قوت سیاسی خود بدست آورد.

در دهه 80 ، سایپرپانک ها از رمزنگاری و سایر فناوری های حفظ حریم خصوصی برای براندازی دولت در مناطقی مانند سانسور و مالیات استفاده کردند. ریشه استراتژی پانک ها در توسعه بی هویتی و نام مستعار رمزنگاری دیوید چوم بود که در 1985 شرح داده شد کاغذ, “امنیت بدون شناسایی: سیستمهای معامله برای منسوخ کردن برادر بزرگ” [.pdf]. تا حدودی بعد ، Cryptoanarchists شروع به اجتناب از دولت و اطمینان از آزادی با استفاده از رمزنگاری و سایر فن آوری های حفظ حریم خصوصی کردند. تیموتی می در سال 1988 ماهیت آنارشیسم دیجیتال را به تصویر کشیدمانیفست آنارشیست Crypto.”می نوشت:” فناوری رایانه در آستانه تأمین توانایی افراد و گروه ها برای برقراری ارتباط و تعامل با یکدیگر به روشی کاملاً ناشناس است. این تحولات ماهیت مقررات دولتی ، توانایی مالیات و کنترل اقتصادی را کاملاً تغییر می دهد. تعاملات ، توانایی مخفی نگه داشتن اطلاعات ، و حتی ماهیت اعتماد و شهرت را تغییر می دهد. “

اما قدرت انقلاب رمزنگاری فقط در ریشه های آن نیست. این امر از شفافیت تعریف آن از آزادی ناشی می شود که پروتکل آن را اجرا می کند. علاوه بر این ، نقاط قوت انقلابی آن بسیار فراتر از اشخاص ثالث مورد اعتماد است که به عنوان رهبر شناخته می شوند. کدام ویژگی های اضافی تضمین می کنند که ارز رمزنگاری شده انقلابی برخلاف آنچه که جهان دیده است ، خواهد بود?

[ادامه در هفته آینده.]

تجدید چاپ این مقاله باید اعتبار bitcoin.com را شامل شود و شامل پیوندی به لینک های اصلی به تمام فصل های قبلی باشد

وندی مک الروی موافقت کرده است تا کتاب جدید خود را به نام “انقلاب Satoshi” به طور انحصاری با Bitcoin.com “منتشر” کند. هر شنبه قسمتی دیگر از مجموعه پست هایی پیدا می کنید که قرار است پس از حدود 18 ماه به نتیجه برسد. در کل آنها کتاب جدید او “انقلاب Satoshi” را می سازند. ابتدا آن را اینجا بخوانید.