DAO ترسناک نیست ، قسمت 1: قراردادهای خود اجرا کننده و قانون واقعی

بسیاری از مفاهیمی که ما در آنها تبلیغ می کنیم زمین اتریوم ممکن است در بعضی مواقع فوق العاده آینده نگرانه و شاید حتی ترسناک به نظر برسد. ما در مورد اصطلاحاً “قراردادهای هوشمند” صحبت می کنیم که خود را بدون هیچگونه نیازی یا هر فرصتی برای مداخله یا مشارکت انسانی ، افرادی که “سازمان های خودمختار غیرمتمرکز” مانند Skynet تشکیل می دهند و کاملاً روی ابر زندگی می کنند و منابع مالی قدرتمندی را کنترل می کنند ، اجرا می کنند. می تواند مردم را به انجام کارهای بسیار واقعی در دنیای فیزیکی ، “قانون مبتنی بر ریاضیات” غیرمتمرکز و یک تلاش به ظاهر آرمان گرایانه برای ایجاد نوعی جامعه کاملاً بدون اعتماد ترغیب کند. برای کاربر ناآگاه و به ویژه برای کسانی که حتی نام بیت کوین ساده قدیمی را نشنیده اند ، درک اینکه چگونه این نوع کارها ممکن است ، و به همین دلیل ممکن است مطلوب باشد ، دشوار است. هدف از این مجموعه کالبد شکافی این ایده ها ، و نشان دادن منظور ما از هر کدام دقیقاً ، بحث در مورد خصوصیات ، مزایا و محدودیت های آن است..

قسمت اول این مجموعه در مورد به اصطلاح “قراردادهای هوشمند” صحبت خواهد کرد. قراردادهای هوشمند ایده ای است که برای چندین دهه وجود داشته است ، اما نام فعلی آن داده شد و اولین بار به طور گسترده ای مورد توجه عموم قرار گرفت (با تمایل به رمزنگاری) توسط نیک سابو در سال 2005. در اصل ، تعریف قرارداد هوشمند ساده است: قرارداد هوشمند قراردادی است که خود را اجرا می کند. به عبارت دیگر ، در حالی که یک قرارداد عادی یک کاغذ (یا اخیراً سند PDF) حاوی متنی است که به طور ضمنی از قاضی می خواهد تا به یک طرف دستور دهد که پول را (یا اموال دیگر) به طرف دیگر ارسال کند تحت شرایط خاص ، contract یک برنامه رایانه ای است که می تواند با سخت افزاری اجرا شود که به طور خودکار آن شرایط را اجرا می کند. نیک سابو از مثال دستگاه فروش استفاده می کند:

یک مثال متعارف در زندگی واقعی ، که ممکن است ما آن را جد ابتدایی قراردادهای هوشمند بدانیم ، فروشنده فروتن است. در مقدار محدودی از دست دادن احتمالی (مقدار هزینه باید کمتر از هزینه نقض مکانیزم باشد) ، دستگاه سکه می گیرد و از طریق یک مکانیزم ساده ، که باعث ایجاد یک مشکل جدید در زمینه کامپیوتر با طراحی اتومات محدود می شود ، توزیع و تغییر محصول را با توجه به قیمت نمایش داده شده. دستگاه فروش با قرارداد حامل قرارداد است: هر کسی که سکه داشته باشد می تواند در مبادله با فروشنده شرکت کند. قفل قفل و سایر مکانیسم های امنیتی از سکه ها و مطالب ذخیره شده در برابر مهاجمان محافظت می کنند ، به اندازه کافی برای امکان استقرار سودآور ماشین های فروش در طیف گسترده ای از مناطق.

قراردادهای هوشمند استفاده از این مفهوم در مورد بسیاری از موارد است. ما می توانیم قراردادهای مالی هوشمند داشته باشیم که به طور خودکار پول را بر اساس فرمول ها و شرایط خاص جابجا می کند ، دستورات فروش نام دامنه هوشمند که دامنه را به هر کسی که 200 دلار ارسال می کند ، می دهد ، حتی ممکن است قراردادهای بیمه هوشمند باشد که حساب های بانکی را کنترل می کند و به طور خودکار براساس برخی از آنها پرداخت می شود منبع معتبر (یا ترکیبی از منابع) که اطلاعات مربوط به رویدادهای دنیای واقعی را تأمین می کند.

دارایی هوشمند

در این مرحله ، یک سوال واضح مطرح می شود: این قراردادها چگونه اجرا می شوند؟ درست مثل قراردادهای سنتی که ارزش کاغذی را که روی آنها نوشته شده است نمی ارزند مگر اینکه یک قاضی واقعی با حمایت قانونی از طرف آنها اجرا شود ، برای اینکه در واقع قدرت انجام هر کاری را داشته باشند ، باید قراردادهای هوشمند را به برخی از سیستم ها وصل کنیم. بارزترین و قدیمی ترین راه حل ، سخت افزار است ، ایده ای که با نام “دارایی هوشمند” نیز نامیده می شود. دستگاه فروش نیک زابو نمونه متعارف اینجاست. در داخل دستگاه فروش ، نوعی قرارداد اولیه-هوشمند وجود دارد که شامل مجموعه ای از کد رایانه است که شبیه این است:

اگر دکمه_فشرده شده == "کوکاکولا" و پول درج شد >= 1.75: انتشار ("کوکاکولا") change_change (پول درج شده است – 1.75) در صورت فشار دادن دکمه == دیگری "Aquafina آب" و پول درج شد >= 1.25: انتشار ("Aquafina آب") change_change (پول درج شده است – 1.25) در غیر این صورت…

قرارداد دارای چهار “قلاب” به دنیای خارج است: متغیرهای دکمه_فشرده شده و پول را به عنوان ورودی وارد می کند ، و دستورات آزادی و بازگشت_تغییر را به عنوان خروجی وارد می کند. این چهار مورد به سخت افزار بستگی دارد ، اگرچه ما روی سه مورد آخر تمرکز می کنیم زیرا ورودی انسان به طور کلی یک مسئله بی اهمیت تلقی می شود. اگر قرارداد از سال 2007 روی تلفن Android اجرا می شد ، بی فایده بود. تلفن اندرویدی راهی برای دانستن اینکه چه مقدار پول به یک اسلات وارد شده است ، ندارد و مطمئناً نمی تواند بطری های کوکاکولا را آزاد کند یا تغییر را بازگرداند. از طرف دیگر ، این قرارداد با استفاده از دارایی های داخلی کوکا کولا و امنیت جسمی آن ، مانع از “مصرف کوکاکولا” بدون رعایت قوانین قرارداد می شود..

یکی دیگر از کاربردهای آینده نگرانه تر ، املاک هوشمند اجاره اتومبیل است: جهانی را تصور کنید که هرکسی کلید خصوصی خود را روی تلفن هوشمند داشته باشد و اتومبیلی وجود داشته باشد که وقتی 100 دلار به آدرس خاصی پرداخت می کنید اتوماتیک شروع به پاسخ دادن به دستورات امضا شده توسط کلید خصوصی شما برای یک روز همین اصل را می توان در مورد خانه ها نیز به کار برد. اگر به نظر دور از ذهن می رسد ، به خاطر داشته باشید که ساختمان های اداری از قبل دارای املاک هوشمندی هستند: دسترسی توسط کارت های دسترسی کنترل می شود و این سوال که هر کارت برای کدام درب معتبر است توسط قطعه کد پیوند داده شده تعیین می شود یک پایگاه داده و اگر این شرکت دارای یک سیستم منابع انسانی است که به طور خودکار قراردادهای کاری را پردازش می کند و کارت های دسترسی کارمندان جدید را فعال می کند ، آن قرارداد کاری تا حدودی یک قرارداد هوشمند است.

جامعه هوشمند پول و فاکتوم

با این حال ، دارایی فیزیکی در آنچه می تواند انجام دهد بسیار محدود است. دارایی جسمی از امنیت محدودی برخوردار است ، بنابراین با تنظیم مالکیت هوشمند با بیش از چند ده هزار دلار نمی توانید عملی جالب انجام دهید. و در نهایت ، جالب ترین قراردادها شامل انتقال پول است. اما چگونه واقعاً می توانیم آن کار را انجام دهیم؟ در حال حاضر ، ما اساساً نمی توانیم. از لحاظ نظری می توانیم جزئیات ورود به حساب ها را به حساب های بانکی خود بدهیم و سپس قرارداد باید تحت برخی شرایط پول ارسال کند ، اما مشکل این است که این نوع قرارداد در واقع “خود اجرا” نیست. طرف عقد قرارداد می تواند همیشه به راحتی قرارداد را قبل از موعد پرداخت خاموش کند ، یا حساب بانکی خود را تخلیه کند ، یا حتی به راحتی رمز عبور را به حساب تغییر دهد. در نهایت ، مهم نیست که چگونه قرارداد در سیستم ادغام شده است ، کسی توانایی خاموش کردن آن را دارد.

چطور میتوانیم مشکل را حل کنیم؟ در نهایت ، پاسخ جوابی است که در متن جامعه وسیع ما رادیکال است ، اما اخبار بسیار قدیمی در دنیای بیت کوین: ما به نوع جدیدی از پول نیاز داریم. تاکنون ، تکامل پول سه مرحله را دنبال کرده است: پول کالا ، پول تحت حمایت کالا و پول فیات. پول کالا ساده است: این پول ارزشمند است زیرا به طور همزمان کالایی است که دارای ارزش استفاده “ذاتی” است. نقره و طلا نمونه های کاملی هستند ، و در جوامع سنتی بیشتر ما چای ، نمک (یادداشت ریشه شناسی: این جایی است که کلمه “حقوق و دستمزد” از آن می آید) ، صدف های دریایی و موارد دیگر. در مرحله بعد پول های مورد حمایت کالا قرار گرفتند – بانک هایی که گواهینامه هایی صادر می کنند که با ارزش هستند زیرا برای طلا قابل بازخرید هستند. سرانجام ، ما پول فیات داریم. “فیات” در “پول فیات” دقیقاً مانند “فیات لوکس“، مگر اینکه بجای اینکه خدا بگوید” بگذار نور باشد “، دولت فدرال می گوید” بگذار پول باشد “. ارزش این پول عمدتا به این دلیل است که دولت صادر کننده آن پول را قبول می کند ، و فقط آن پول را به عنوان پرداخت مالیات و هزینه ها ، در کنار چندین امتیاز قانونی دیگر.

با وجود بیت کوین ، ما نوع جدیدی از پول داریم: پول واقعیت. تفاوت بین پول فیات و پول واقعیت این است: در حالی که پول فیات بوجود می آید و توسط دولتی (یا از لحاظ تئوریک نوع دیگری از آژانس ها) تولید کننده آن موجودیت پیدا می کند ، پول واقعی فقط وجود دارد. پول Factum به سادگی یک ترازنامه است ، با چند قانون در مورد چگونگی به روزرسانی آن ترازنامه ، و اعتبار آن پول در میان آن دسته از کاربران معتبر است که تصمیم به پذیرش آن می گیرند. بیت کوین اولین نمونه است ، اما موارد بیشتری وجود دارد. به عنوان مثال ، می توان یک قانون جایگزین داشت ، که می گوید فقط بیت کوین های حاصل از “معامله پیدایش” خاص ، به عنوان بخشی از ترازنامه حساب می شوند. این سکه های رنگی نامیده می شود ، و همچنین نوعی پول واقعیت است (مگر اینکه آن سکه های رنگی فیات یا پشتوانه کالا باشند).

در واقع وعده اصلی پول واقعیت ، دقیقاً واقعیت این است که این مبلغ به خوبی با قراردادهای هوشمند درگیر می شود. مشکل اصلی در قراردادهای هوشمند اجرای قانون است: اگر در قراردادی گفته شود که اگر X اتفاق افتد و X اتفاق بیفتد ، 200 دلار برای باب ارسال کنید ، چگونه اطمینان حاصل کنیم که 200 دلار برای باب ارسال می شود. راه حل با پول واقعی بسیار زیبا است: تعریف پول ، یا دقیق تر تعریف ترازنامه فعلی ، نتیجه اجرای کلیه قراردادها است. بنابراین ، اگر X اتفاق بیفتد ، همه موافقت خواهند کرد که باب 200 دلار اضافی دارد و اگر X اتفاق نیفتد ، همه موافقت خواهند کرد که باب هر آنچه را که باب قبلا داشته است دارد..

این در واقع تحولی انقلابی تر از آن است که در ابتدا تصور می کنید. با پول واقعی ، ما راهی برای کارکردن و کارآیی قراردادها و شاید حتی قانون ، بدون اتکا به هر نوع مکانیزم برای اجرای آن ، ایجاد کرده ایم. 100 دلار جریمه برای زباله زنی می خواهید؟ سپس یک ارز مشخص کنید تا در صورت زباله زدن 100 واحد کمتر داشته باشید و مردم را مجاب کنید که آن را بپذیرند. اکنون ، این مثال خاص بسیار دور از ذهن است و بدون چند نکته اساسی که در زیر به آن خواهیم پرداخت ، غیر عملی است ، اما این اصل کلی را نشان می دهد ، و نمونه های معتدل تری از این نوع اصل وجود دارد که قطعاً می توان آنها را ارائه داد کار کردن.

قراردادهای هوشمند چقدر هوشمند هستند?

قراردادهای هوشمند به طور واضح برای هر نوع کاربرد مالی یا به طور کلی هر نوع تعویض بین دو دارایی واقعی بسیار موثر است. یک مثال فروش نام دامنه است. یک دامنه ، مانند google.com ، یک دارایی واقعی است ، زیرا توسط یک پایگاه داده در سرور پشتیبانی می شود که فقط دارای هر وزنی است زیرا ما آن را قبول می کنیم و بدیهی است که پول نیز می تواند واقعیت داشته باشد. در حال حاضر ، فروش دامنه فرایند پیچیده ای است که اغلب به خدمات تخصصی نیاز دارد. در آینده ، شما ممکن است بتوانید یک پیشنهاد فروش را در یک قرارداد هوشمند بسته و آن را در بلاکچین قرار دهید ، و اگر کسی آن را استفاده کند ، هر دو طرف تجارت به طور خودکار اتفاق می افتد – احتمال کلاهبرداری وجود ندارد. بازگشت به دنیای ارزها ، مبادله غیرمتمرکز مثال دیگری است و ما همچنین می توانیم قراردادهای مالی از جمله هجینگ و تجارت اهرم را انجام دهیم..

با این حال ، مکان هایی وجود دارد که قراردادهای هوشمند چندان مناسب نیستند. به عنوان مثال ، در مورد یک قرارداد کار در نظر بگیرید: الف موافقت می کند که در ازای پرداخت X واحد پول C ، کار خاصی را برای B انجام دهد. بخش پرداخت آسان است که با قرارداد هوشمند جبران شود. با این حال ، بخشی وجود دارد که چندان آسان نیست: تأیید صحت وقوع کار. اگر کار در دنیای فیزیکی باشد ، این تقریباً غیرممکن است ، زیرا بلاکچین ها هیچ راهی برای دسترسی به دنیای فیزیکی ندارند. حتی اگر این یک وب سایت باشد ، هنوز سوال ارزیابی کیفیت وجود دارد و اگرچه برنامه های رایانه ای می توانند با استفاده از الگوریتم های یادگیری ماشین در چنین مواردی کاملاً به طور موثر چنین ویژگی هایی را قضاوت کنند ، انجام این کار در یک قرارداد عمومی بدون باز کردن در کارمندان “بازی در سیستم”. گاهی اوقات ، جامعه ای که توسط الگوریتم ها اداره می شود ، کاملاً به اندازه کافی خوب نیست.

خوشبختانه ، یک راه حل متوسط ​​وجود دارد که می تواند بهترین هر دو جهان را به تصویر بکشد: قضات. قاضی در دادگاه عادی اساساً قدرت نامحدودی برای انجام آنچه می خواهند ، دارد و روند قضاوت واسط خاصی ندارد. مردم باید شکایت کنند ، مدت زمان قابل توجهی برای محاکمه منتظر بمانند و قاضی سرانجام تصمیمی می گیرد که توسط سیستم حقوقی اجرا می شود – خود نمونه ای از کارآیی سریع نیست. داوری خصوصی معمولاً ارزان تر و سریعتر از دادگاه ها است ، اما حتی در آنجا نیز مشکلات همچنان یکسان است. از طرف دیگر ، قضات در دنیای واقعیت بسیار متفاوت هستند. یک قرارداد هوشمند برای استخدام ممکن است به این شکل باشد:

اگر می گوید (B,"A کار را انجام داد") یا می گوید (ج,"A کار را انجام داد"): ارسال (200 ، الف) اگر می گوید (الف),"A کار را انجام نداد") یا می گوید (ج,"A کار را انجام نداد"): ارسال (200 ، ب)

می گوید الگوریتم تأیید امضا است. می گوید (P، T) اساساً بررسی می کند کسی پیامی با متن T و امضای دیجیتال ارسال کرده است که با استفاده از کلید عمومی P تأیید می شود. بنابراین این قرارداد چگونه کار می کند؟ اول ، کارفرما 200 واحد ارزی را به قرارداد می فرستد ، جایی که آنها در حال نشستن هستند. در بیشتر موارد ، کارفرما و کارمند صادق هستند ، بنابراین یا A ترک می کند و وجوه را با امضای پیام “A کار را انجام نداده است” به B آزاد می کند یا A کار را انجام می دهد ، B تأیید می کند که A کار را انجام داده است ، و قرارداد بودجه را به A. آزاد می کند. با این حال ، اگر A کار را انجام دهد ، و B مخالف باشد ، پس قضاوت J است که بگوید یا A کار را انجام داده است یا A کار را انجام نداده است.

توجه داشته باشید که قدرت J بسیار دقیق مشخص شده است. تمام آنچه J حق انجام آن را دارد این است که بگوید یا A کار را انجام داده است یا A کار را انجام نداده است. یک قرارداد پیچیده تر نیز ممکن است به J حق بدهد تا در محدوده بین دو حد افراط کند. J حق ندارد بگوید A در واقع سزاوار 600 واحد پول است ، یا به هر حال كل رابطه غیرقانونی است و J باید 200 واحد یا هر چیز دیگری را خارج از مرزهای مشخص شده بدست آورد. و قدرت J توسط واقعیت اعمال می شود – این قرارداد حاوی کلید عمومی J است و بنابراین وجوه به طور خودکار براساس مرزها به A یا B می روند. این قرارداد حتی می تواند به پیام های 2 از 3 داور احتیاج داشته باشد ، یا می تواند جنبه های جداگانه ای از داوران را به عنوان داوران جداگانه قضاوت کند و قرارداد به طور خودکار بر اساس آن رتبه بندی به کار B’s امتیاز نمره دهد. هر قراردادی می تواند هر قاضی را دقیقاً به روشی که آنها می خواهند متصل کند ، خواه قضاوت در مورد صحت یا کذب یک واقعیت خاص ، اندازه گیری برخی از متغیرها را ارائه دهد یا یکی از طرفین تسهیل کننده تنظیم باشد..

چگونه این وضعیت بهتر از سیستم فعلی خواهد بود؟ به طور خلاصه ، آنچه که این معرفی می کند “قضات به عنوان یک سرویس” است. اکنون ، برای اینکه “قاضی” شوید ، باید در یک شرکت داوری خصوصی یا دادگاه دولتی استخدام شوید یا دادگاه خود را شروع کنید. در یک سیستم قانون واقعیت رمزنگاری شده ، قاضی بودن صرفاً به داشتن یک کلید عمومی و یک کامپیوتر با دسترسی به اینترنت نیاز دارد. به نظر می رسد ضداسلامی است ، اما همه قضات نیازی به تبحر در قانون ندارند. بعضی از قضات می توانند در تعیین تخصص حمل یا عدم حمل صحیح محصول تخصص داشته باشند (در حالت ایده آل ، سیستم پستی این کار را انجام می دهد). قضات دیگر می توانند تکمیل قراردادهای کار را تأیید کنند. دیگران خسارت قرارداد های بیمه را ارزیابی می کنند. این به نویسنده قرارداد بستگی دارد که قضات هر نوع را در مکان های مناسب قرارداد متصل کند و بخشی از قرارداد که می تواند صرفاً در کد رایانه تعریف شود ، خواهد بود.

و این تنها چیزی است که در آن وجود دارد.

بخش بعدی این مجموعه در مورد مفهوم اعتماد صحبت خواهد کرد ، و معنای واقعی رمزگذاران و طرفداران بیت کوین هنگام صحبت در مورد ایجاد یک جامعه “بدون اعتماد” است..