درک کمبود Bitcoin

بیت کوین به وضوح کمیاب است. و به نظر می رسد با گذشت زمان کمیاب می شود.

اما ، شاید به دلیل روند فعلی گاو نر ، شک و تردید در مورد هر دو این گزاره ها به نظر می رسد در میان افراد مشکوک به بیت کوین در حال افزایش است. انتقادات در چند طعم مختلف وجود دارد. مورد اصلی که من دیده ام استدلال می کند که بیت کوین نمی تواند کمیاب باشد زیرا بسیار قابل تقسیم است. اخیراً ، این استدلال خاص مورد بحثهای خاصی قرار گرفت توییتر.

در این مقاله ، می خواهم کمبود بیت کوین را روشن کنم. بیایید با معنای واقعی مفهوم کمبود شروع کنیم.

کمبود چیست?

کمبود یک مفهوم اصلی در اقتصاد است. این با ظاهر مکرر مفهوم در توصیفات این رشته گواهی می شود.

به عنوان مثال ، توماس ساول ، اقتصاد را به عنوان “مطالعه تخصیص کمبود منابع با کاربردهای جایگزین “در کتاب” اقتصاد پایه “.

تا حدودی دقیق تر ، در کتاب “اقتصاد” ، پل ساموئلسون این رشته را چنین توصیف می کند: “اقتصاد مطالعه ای است در مورد اینکه چگونه مردم و جامعه در نهایت ، برای استفاده از پول یا بدون استفاده از پول ، انتخاب می کنند کمبود منابع تولیدی که می توانند کاربردهای متفاوتی داشته باشند ، کالاهای مختلفی تولید کرده و آنها را برای مصرف ، اکنون یا در آینده ، بین افراد و گروههای مختلف جامعه توزیع کنند. این هزینه ها و مزایای بهبود الگوهای تخصیص منابع را تحلیل می کند. “

شخصیت پردازی های ساول و سامولسون از شخصیت پردازی معروف این رشته توسط لیونل رابینز در “مقاله ای در مورد ماهیت و اهمیت علم اقتصادی” در اوایل قرن بیستم گرفته شده است: “علمی که رفتار انسان را به عنوان رابطه ای بین پایان و کمبود به معنای استفاده های جایگزین است. “

مفهوم کمبود در همه این خصوصیات رشته اقتصاد را می توان تقریباً به روش زیر خلاصه کرد:

انسان ها خواسته های مختلفی دارند ، از جمله زندگی در کنار ساحل ، بازی هر روز با نینتندو ، خوردن غذای عالی ، معاشرت با دوستان ، داشتن جدیدترین وسایل ، بسکتبالیست خوب و غیره. برای تحقق این خواسته ها هم منابع مادی و هم غیرمادی مورد نیاز است: زمان ، پول ، نیروی کار ، مواد اولیه ، زمین ، تلفن های همراه ، یخچال و غیره.

در برخی زمینه ها ، منابعی (منابع) مورد نیاز ما برای دستیابی به خواسته های خود قرار دارند فراوانی.

به عنوان مثال ، همه دوست دارند نفس بکشند تا زندگی کنند. در زمین ، این فقط به هوایی نیاز دارد که سطح سیاره ما را بپوشاند. گرچه هوا ممکن است از نظر جسمی محدود باشد ، اما با توجه به خواسته های انسان اساساً بی حد و مرز است. از این رو ، هوا کمیاب نیست ، اما فراوان است. (البته ممکن است استدلال شود که “هوای پاک” فراوان نیست.)

در مقابل ، بیشتر اهداف انسانی به منابعی نیاز دارند کمبود: یعنی آنها به منابعی احتیاج دارند که با توجه به خواسته های بشری که ممکن است در تحقق آنها پشتیبانی کند ، محدود است. درک این نکته مهم است که ما در اینجا فقط در مورد برخی از محدودیت های جسمی صحبت نمی کنیم – هوا برای تنفس نیز از این لحاظ از نظر جسمی محدود است. در عوض ، منبع باید در رابطه با آنچه انسان واقعاً آرزو می کند محدود شود.

نکته مهم ، کمبود و فراوانی مفاهیمی متنی هستند. گرچه ممکن است هوا در محیط استاندارد انسانی ما فراوان باشد ، اما ممکن است برای یک کلنی انسانی در مریخ فراوان نباشد. مطمئناً برای یک غواص در اعماق دریا فراوان نیست.

به همین ترتیب ، گرچه ممکن است نفت در دنیای مدرن به طور کلی کمیاب باشد ، اما برای اکثر مردم قبل از قرن نوزدهم که برنامه های کاربردی آن شروع شد ، واقعاً کمیاب نبود. کشاورزانی که آن را در زمین های خود کشف کردند احتمالاً فکر کردند این یک مزاحمت است.

برای درک واضح تر مفاهیم کمبود و فراوانی ، اجازه دهید مثالی را که ساول در “اقتصاد پایه” بیان می کند ، جستجو کنید:

اصولاً بسیاری از مردم خانه ای در ساحل می خواهند. اما در کنار ساحل فقط یک زمین محدود وجود دارد. بنابراین ، حتی اگر در تمام زمین های مناسب در کنار سواحل خود خانه بسازیم ، باز هم نمی توانیم خواسته های همه را با توجه به داشتن املاک در ساحل برآورده کنیم. از این رو ، زمین در ساحل کمیاب است. برخی از تقاضای آن باید راضی نباشد.

اما محدودیت هایی که از سرزمین کنار سواحل ما تجربه شده بیشتر است. به عنوان مثال ، می تواند برای ایجاد پارک های طبیعی ، امکانات تحقیقات اقیانوسی ، هتل ها ، امکانات تفریحی و غیره نیز استفاده شود. اختصاص كليه زمين هاي مناسب براي املاك در ساحل موجبات اين خواسته هاي انساني اخير را فراهم مي كند كه آن هم معمول است.

چرا این همه برای اقتصاد بسیار مهم است?

منابع ناچیز با استفاده های جایگزین ، یک سیستم اقتصادی را الزامی می کند: یعنی سیستمی که برای تأمین خواسته های انسانی در مورد تولید و توزیع تصمیم می گیرد. چه یک بازار آزاد ، یک سیستم فئودالی یا یک مدینه فاضله کمونیستی ، هر جامعه ای باید با توجه به منابع کمیاب و استفاده های جایگزین ، این انتخاب ها را انجام دهد.

اگر منابع کمیاب نبودند ، دیگر نیازی به اقتصاد یا یک رشته علمی برای مطالعه آنها نبود. از این رو ، مرکزیت مفهوم کمبود در این رشته است.

کتابهای مختلف اقتصادی را در زیر میکروسکوپ مقایسه کنید و احتمالاً خواهید دید که آنها اصطلاح “کمبود” را به طور مداوم استفاده نمی کنند. اما همه تقریباً به معنای همان چیزی است که در بالا با این اصطلاح توضیح داده شد و برای اهداف ما کافی است.

آیا Bitcoin کمیاب است?

با توجه به خصوصیات کمیابی در بالا ، باید نتیجه بگیریم که عملاً تمام منابعی که معمولاً استفاده می کنیم کم است. چیزی مثل هوا به جای قاعده ، از این قاعده مستثنی است. و بنابراین تعجب آور نیست که بیت کوین کمیاب است.

به بیان ساده ، من با 1000 بیت کوین بسیار خوشحال خواهم شد. حدس من این است که من احتمالاً می توانم افراد دیگری را پیدا کنم که از 1000 بیت کوین راضی باشند. در واقع آنقدر زیاد ، که همه ما نمی توانیم 1000 بیت کوین داشته باشیم.

با توجه به اهداف متنوعی که می توانیم با بیت کوین خود بدست آوریم – خرید خانه ، ماشین ، تعطیلات ، ذخیره ثروت یا هر چیز دیگری – این تمایل به نگه داشتن بیت کوین باید آشکار باشد. تمام پولی که استفاده نسبتاً متداولی دارد – حتی اگر تورم پولی بیشتری نسبت به بیت کوین تجربه کند – نیز کمیاب است.

نکته مهم ، این واقعیت است که بیت کوین ، به عنوان اکثر پول های رایج دیگر ، بسیار قابل تقسیم است – من می گویم پیش شرط داشتن پول مناسب ، این را زیاد نمی کند. باز هم یافتن افرادی که مایل به داشتن 1000 بیت کوین هستند بیش از بیت کوین موجود مشکلی نخواهد داشت.

برای مقایسه ای گویا موارد زیر را در نظر بگیرید: فرض کنید گروهی از مردم در یک صحرا با یک سطل آب و یک سرنگ در حال قدم زدن هستند که به راحتی می تواند آن مقدار آب را به مقدار بسیار زیاد ، بسیار کم تقسیم کند. آیا این به نوعی باعث کمبود آب نمی شود؟ البته که نه. مطمئناً آنها کمتر از آنچه در نهایت در آفتاب سوزان می خواهند دارند.

بیت کوین در حال کمبود است

کمبود فقط یک مفهوم باینری نیست. به نظر می رسد که ما می توانیم به طور معقولی از کم و بیش کمبود منابع صحبت کنیم. این می تواند محصول تغییرات عرضه و تقاضا باشد.

به عنوان مثال ، فرض کنید که زمین لرزه های شدید بسیاری از سواحل یک منطقه خاص را از بین برد ، بنابراین در ساحل زمین کمتری در دسترس است. تا زمانی که تقاضا برای زمین در ساحل نسبتاً ثابت بماند ، در بیان اینکه “زمین در ساحل کمیاب شده است” کاملا منطقی هستیم.

به عبارت دیگر ، “کمیاب کمتر” در این مثال فقط به این معنی است که مقدار زمین نسبت به خواسته های ما برای آن سرزمین – برای ایجاد املاک در ساحل ، امکانات تحقیقاتی اقیانوسی ، هتل ها ، امکانات تفریحی و غیره – کاهش یافته است.

کمبود بیت کوین به چه جهتی رفته است؟ و چگونه در آینده توسعه خواهد یافت?

در حال حاضر ، بیت کوین هنوز مقدار کمی تورم پولی را تجربه می کند – حدود 2 درصد در سال. این در گذشته حتی بیشتر بود و عامل کم کننده ای از طرف عرضه بود. همچنین افراد بیت کوین گمشده قبلی را گم کرده و می یابند. دشوار است بیان کنید که چگونه این روند تاریخی کمبود بیت کوین تأثیر گذاشته است.

گاهی اوقات بیت کوین به داشتن تورم پولی از طریق درب پشت متهم می شود: پس از همه ، می توان کد را کپی کرد ، برخی از پارامترها را تغییر داد و یک ارز دیجیتال جدید را شروع کرد. این انتقاد البته معنایی ندارد. هیچ کس بحث نمی کند که چاپ پول انحصار به نوعی تورم پولی را برای دلار آمریکا ایجاد می کند.

از همه مهمتر در مورد کمبود بیت کوین ، تمایل به بیت کوین با گذشت زمان افزایش یافته است – البته مسلما با نوسانات شدید. این رشد تقاضا مطمئناً از هرگونه تأثیر در تغییر در عرضه بیت کوین بیشتر شده است. از این رو ، کمبود بیت کوین با گذشت زمان در حال افزایش است.

و من تا حدودی انتظار دارم که این روند افزایش کمبود ادامه یابد.

بیت کوین یک عملکرد عرضه شفاف رمزگذاری شده دارد که در حال حاضر تورم پولی کمی دارد و این تورم پولی با گذشت زمان بیشتر کاهش می یابد. با توجه به اجماع شدیدی که بر سر این عملکرد تولید وجود دارد ، بعید به نظر می رسد در آینده تغییر کند. بیت کوین همچنین ابزارهای جدیدی برای آزادی و حاکمیت مالی به مردم ارائه می دهد.

همه اینها در دنیایی که حجم پول بخصوص شفاف ، غیر قابل پیش بینی و تحت نظارت و کنترل گسترده نیست ، بسیار جالب است. این فکر من را به این فکر می اندازد که تقاضا برای بیت کوین با گذشت زمان افزایش می یابد. با توجه به عملکرد عرضه سخت ، من تعجب نمی کنم که کمبود بیت کوین در حال افزایش است. بسیاری از افراد احتمالاً فقط در آینده می توانند مقدار کمی بیت کوین داشته باشند.

البته این روند اجتناب ناپذیر نیست. شاید هنوز هم چیزی بتواند الگوریتم تولید بیت کوین را بشکند و تورم پولی بی نظیری را ایجاد کند. یا شاید تقاضا پس از این اجرای گاو کنونی به طور مداوم کاهش یابد و هرگز بهبود نیابد. گرچه من چنین سناریوهایی را محتمل نمی دانم ، اما مطمئناً غیرممکن نیستند.

تقسیم پذیری و کمیابی

ما قبلاً اثبات کردیم که تقسیم پذیری بیت کوین آن را کمیاب نمی کند. با این حال ، ما باید مسئله را کمی بیشتر بررسی کنیم ، زیرا تقسیم پذیری بر میزان کمبود تأثیر می گذارد.

به عنوان مثال تصور کنید که فقط یک بیت کوین وجود دارد و کاملاً غیر قابل تقسیم است. این کار سود چندانی خوبی نخواهد داشت ، بنابراین من انتظار دارم که در این صورت تقاضای بیت کوین کم یا زیاد باشد. از این رو ، بیت کوین مانند اکنون کمیاب نخواهد بود.

متناوباً ، فرض کنید 21 میلیون بیت کوین وجود دارد ، اما دیگر نمی توانید آنها را تقسیم کنید. بیشتر فرض کنید شرایط تقاضا نسبتاً مشابه شرایط فعلی بازار باشد. با فرض کاهش سود حاشیه ای از مالکیت بیت کوین ، ممکن است در مقایسه با وضعیت فعلی بیت کوین در این شرایط کمیاب باشد.

فریب رابطه بین تقسیم پذیری و کمبود بیت کوین – یا واقعاً هر منبع دیگری – می تواند کمی پیچیده باشد. در هر صورت ، گرچه ما می توانیم اذعان کنیم که سطح فعلی تقسیم پذیری بیت کوین بر میزان کمبود در مقایسه با گزینه های دیگر تأثیر می گذارد ، اما مطمئناً نادرست است که ادعا کنیم سطح تقسیم پذیری فعلی کمبود آن را به طور کامل نفی می کند.

نتیجه

بیت کوین کمیاب است. این واقعیت با تقسیم پذیری آن تغییر نمی کند.

البته ، من این ادعاها را علیه درک استاندارد اقتصادی اصطلاح “کمبود” مطرح می کنم. اما من فکر می کنم که هر معنی منطقی دیگری از این اصطلاح باید نتیجه گیری مشابهی داشته باشد. این ادعا که بیت کوین در حقیقت کمیاب نیست ، مطمئناً به درک نسبتاً عجیبی از اصطلاح “کمیابی” نیاز دارد. موردی که احتمالاً برای تجزیه و تحلیل علمی بی معنی و بی حاصل است.

کمبود بیت کوین نیز با گذشت زمان در حال افزایش است ، علی رغم اینکه این سیستم در معرض تورم پولی قرار گرفته است. این به این دلیل است که تقاضا برای بیت کوین با گذشت زمان افزایش یافته است (البته مسلماً با نوسانات شدید).

من انتظار دارم که این روند افزایش کمبود ادامه یابد ، زیرا شفافیت ، پیش بینی ، ماهیت توافق و مقاومت در برابر سانسور ، بیت کوین را به یک دارایی پولی منحصر به فرد تبدیل می کند. اگرچه همه اینها مطمئناً داده نشده است.